کتاب Focus on vocabulary جلد 1
chapter 22
لغات هدف
| English | Persian |
|---|---|
| adored | دوستداشتنی، پرمحبت |
| costume | لباس، لباس مبدل |
| harsh | خشن، سخت |
| serialized | بهصورت سریالی |
| boom | رونق، انفجار |
| crude | خام، ناپخته |
| innocent | بیگناه |
| sketch | طراحی سریع، نقاشی اولیه |
| bulging | برجسته، بیرون زده |
| deteriorate | خراب شدن، تحلیل رفتن |
| mask | ماسک |
| solely | بهطور انحصاری، فقط |
| capture | اسیر کردن، ضبط کردن |
| endowed | مجهز، برخوردار از |
| mortal | فانی، قابل مرگ |
| stark | شدید، واضح، برهنه |
| cartoon | کارتون، انیمیشن |
| evil | شیطانی، بد |
| naive | سادهدل، بیتجربه |
| unlike | برخلاف، غیر مشابه |
| comic | کمدی، شوخطبعی |
| fantastic | فوقالعاده، شگفتانگیز |
| perpetual | دائمی، همیشگی |
| wardrobe | کمد لباس |
Japanese and American Comic Book Heroes
قهرمانان کمیک بوک ژاپنی و آمریکایی
To some people, the idea of reading comic books seems childish.
برای برخی از افراد، ایده خواندن کمیک بوکها به نظر بچگانه میآید.
To others, comics are nothing more than reminders of their happy childhoods.
برای دیگران، کمیکها هیچ چیز بیشتر از یادآورهایی از دوران کودکی شادشان نیستند.
But for people who love comic books, they can be a fantastic escape from the harsh realities of modern life.
اما برای کسانی که کمیک بوکها را دوست دارند، میتوانند یک فرار شگفتانگیز از واقعیتهای سخت زندگی مدرن باشند.
Comics are able to transport readers to brightly-colored, imaginary worlds where superheroes fight with super-villains, where good can triumph over evil, and where heroes can save thousands of innocent people from the "bad guys."
کمیکها قادرند خوانندگان را به دنیای خیالی و رنگارنگی منتقل کنند که در آن قهرمانان با ابرشرورها میجنگند، جایی که خوب میتواند بر بدی پیروز شود و قهرمانان میتوانند هزاران نفر بیگناه را از دست "بدها" نجات دهند.
Comics are published globally, but Japanese and American versions dominate the market despite the fact—or perhaps because—they differ in a number of ways.
کمیکها در سطح جهانی منتشر میشوند، اما نسخههای ژاپنی و آمریکایی بازار را تحت سلطه دارند، با اینکه یا شاید به دلیل اینکه، در چندین جنبه با یکدیگر تفاوت دارند.
To begin, Japanese manga "books" are usually smaller in height and width but thicker than American comics.
برای شروع، "کتابهای" مانگا ژاپنی معمولاً از نظر ارتفاع و عرض کوچکتر هستند اما از کمیکهای آمریکایی ضخیمترند.
Manga stories are significantly longer, often hundreds of pages long compared to the typical thirty-two page format of American comics.
داستانهای مانگا به طور قابل توجهی طولانیتر هستند، اغلب صدها صفحه طول میکشند، در مقایسه با فرمت معمولی 32 صفحهای کمیکهای آمریکایی.
Additionally, Japanese comics tend to be printed in black and white and often feature several long-running serialized stories.
علاوه بر این، کمیکهای ژاپنی تمایل دارند به صورت سیاه و سفید چاپ شوند و اغلب شامل چندین داستان سریالی بلند مدت هستند.
This is unlike American comics, which are printed in full color and only feature the headline hero.
این برخلاف کمیکهای آمریکایی است که به طور کامل رنگی چاپ میشوند و فقط قهرمان اصلی را نمایش میدهند.
The two types of comics are also created in very different ways.
این دو نوع کمیک به شیوههای بسیار متفاوتی ساخته میشوند.
American comics are a group effort, beginning with the story-writing team and the artist who produces crude drawings of initial ideas.
کمیکهای آمریکایی یک تلاش گروهی هستند که با تیم نویسندگان داستان و هنرمندی که نقاشیهای اولیه ایدهها را میکشد آغاز میشود.
When these pencil sketches are finalized, the outlines, dialogue, and color are added.
وقتی این طرحهای اولیه نهایی شدند، خطوط، دیالوگها و رنگ به آنها اضافه میشود.
Also, creators of comic superheroes sometimes sell their titles to other creative teams, who keep the superhero "alive."
همچنین، خالقان ابرقهرمانان کمیک گاهی اوقات عناوین خود را به تیمهای خلاق دیگری میفروشند که ابرقهرمان را "زنده" نگه میدارند.
This is in stark contrast to manga creators, who are often individual authors solely responsible for the storylines, dialogue, and artwork.
این کاملاً برعکس خالقان مانگا است که اغلب نویسندگان فردی هستند که تنها مسئول داستانها، دیالوگها و آثار هنری هستند.
When a manga creator decides to stop, so does the hero.
زمانی که یک خالق مانگا تصمیم میگیرد متوقف شود، قهرمان نیز متوقف میشود.
Another difference is the appearance of the heroes.
تفاوت دیگری در ظاهر قهرمانان است.
Manga heroes look smaller, younger, and more naive than their all-conquering American counterparts who sport bulging muscles and wardrobes of themed costumes.
قهرمانان مانگا کوچکتر، جوانتر و بیتجربهتر از همتایان آمریکایی خود هستند که عضلات برآمده و کمد لباسهایی از لباسهای ویژه دارند.
Also, manga heroes rarely look Japanese, and the stories are not typically set within a Japanese context.
همچنین، قهرمانان مانگا به ندرت ژاپنی به نظر میرسند و داستانها معمولاً در یک زمینه ژاپنی تنظیم نمیشوند.
Conversely, American comic heroes, despite their masks, are proudly American and are adored for their readiness to defend U.S. cities.
برعکس، قهرمانان کمیک آمریکایی، علیرغم نقابهایشان، با افتخار آمریکایی هستند و به دلیل آمادگیشان برای دفاع از شهرهای ایالات متحده مورد ستایش قرار میگیرند.
Importantly, in Japan a manga creator can himself or herself become a national hero, becoming almost as famous as the characters.
مهم این است که در ژاپن، یک خالق مانگا میتواند خود به یک قهرمان ملی تبدیل شود و تقریباً به اندازه شخصیتها معروف شود.
Probably the biggest difference is the readership.
احتمالاً بزرگترین تفاوت در مخاطبان است.
Up until the 1950s, American comic books were read by both children and adults, with popular titles such as Superman selling as many as half a million copies per month.
تا دهه 1950، کمیکهای آمریکایی توسط کودکان و بزرگسالان خوانده میشدند، با عناوین محبوبی مانند سوپرمن که تا نیم میلیون نسخه در ماه فروش داشت.
The arrival of TV, however, led to a long-term decline in sales so that now the average reader of an American comic book is a teenage boy with an interest in superheroes.
با این حال، ورود تلویزیون باعث کاهش طولانیمدت فروش شد، به طوری که اکنون خواننده متوسط یک کمیک آمریکایی پسر نوجوانی است که به ابرقهرمانان علاقه دارد.
In Japan, the contrast couldn't be greater.
در ژاپن، تفاوت نمیتواند بیشتر از این باشد.
There manga sales are still booming, reaching as high as $7 billion each year largely because readers range from young boys and girls up to middle-aged men and women.
در آنجا، فروش مانگا هنوز در حال رونق است و به 7 میلیارد دلار در سال میرسد که عمدتاً به این دلیل است که خوانندگان از پسران و دختران جوان تا مردان و زنان میانهسال را شامل میشود.
A survey by the Mainichi newspaper estimates that 42 percent of women aged 20 to 49 read comics.
یک نظرسنجی از روزنامه مینایچی تخمین میزند که 42 درصد از زنان 20 تا 49 ساله کمیک میخوانند.
Manga for men and boys, like the American comics, tend to be action-oriented, while manga for women and girls tend to be focused on relationships.
مانگای مردان و پسران، مانند کمیکهای آمریکایی، معمولاً بهصورت متمرکز بر عمل و اکشن است، در حالی که مانگای زنان و دختران بیشتر بر روابط متمرکز است.
Though not as prevalent as the differences, some similarities between American and Japanese comics do exist.
اگرچه تفاوتها بیشتر از شباهتها هستند، اما برخی شباهتها بین کمیکهای آمریکایی و ژاپنی وجود دارد.
In terms of character design, both feature characters typically drawn with large eyes to more clearly capture emotions.
از نظر طراحی شخصیت، هر دو نوع کمیک شخصیتهایی دارند که معمولاً با چشمان بزرگ کشیده میشوند تا احساسات را واضحتر به نمایش بگذارند.
For example, it is easy to see the similarities between the large eyes of Bambi, an early Walt Disney cartoon character, and the large emotional eyes of most young manga heroines.
برای مثال، مقایسه چشمان بزرگ بامبی، شخصیت کارتون اولیه والت دیزنی، با چشمان احساسی بزرگ بیشتر قهرمانان نوجوان مانگا، شباهتهای زیادی را نشان میدهد.
In addition, in both American and Japanese comics, the hero has a weakness, such as being clumsy or ill, to show that he or she is only mortal.
علاوه بر این، در هر دو کمیک آمریکایی و ژاپنی، قهرمان دارای ضعفی است، مانند دست و پا چلفتی بودن یا بیمار بودن، تا نشان دهد که او تنها یک انسان است.
(But American heroes are endowed with superhuman abilities as well.)
(اما قهرمانان آمریکایی همچنین با تواناییهای فوق بشری نیز برخوردار هستند.)
Perhaps the best-known example of an American hero's weakness is that Superman's powers deteriorate when he comes into contact with Kryptonite.
شاید معروفترین مثال از ضعف یک قهرمان آمریکایی این باشد که قدرتهای سوپرمن زمانی که با کریپتونایت تماس پیدا میکند، کاهش مییابد.
An example from Japan is the deadly illness Prince Ashitaka must fight in Hayao Miyazaki's classic anime cartoon Princess Mononoke.
یک مثال از ژاپن بیماری کشندهای است که شاهزاده آشیتاکا باید در انیمه کلاسیک هایائو میازاکی پرنسس مونونوکه با آن مبارزه کند.
Historical origins and box-office success are other areas of similarity.
مبدا تاریخی و موفقیت در گیشه از دیگر زمینههای شباهت هستند.
Despite there being little contact between the two countries at the time, both Japanese and American comic book superheroes first appeared at the start of the twentieth century.
با وجود اینکه در آن زمان تماس کمی بین دو کشور وجود داشت، ابرقهرمانان کمیک ژاپنی و آمریکایی اولین بار در آغاز قرن بیستم ظاهر شدند.
They both remained relatively obscure until sudden growths in popularity just after World War II.
هر دو تا پس از جنگ جهانی دوم که رشد ناگهانی در محبوبیت داشتند، نسبتاً گمنام باقی ماندند.
Both American and Japanese comics have had considerable crossover success into movies and computer games, which has increased the overall popularity of superheroes.
هم کمیکهای آمریکایی و هم ژاپنی موفقیتهای قابل توجهی در تبدیل به فیلمها و بازیهای کامپیوتری داشتهاند، که باعث افزایش محبوبیت کلی ابرقهرمانان شده است.
Their similarities and differences aside, together Japanese and American comic books demonstrate the world's perpetual desire for heroes.
با وجود شباهتها و تفاوتهایشان، کمیکهای ژاپنی و آمریکایی نشاندهنده خواسته دائمی جهان برای قهرمانان هستند.